مراقب خودت باش دختر

توضیحات

رمان خودت باش دختر اثری است از ریچل هالیس (Rachael Harris) نویسنده ای انگلیسی زبان که توسط هدیه جامعی به فارسی روان ترجمه شده و الهه پرسون گویندگی آن را برعهده گرفته است. این کتاب در نگاه اول بیشتر شبیه کتاب های روانشناسی است که مردم را به داشتن اعتماد به نفس و انرژی مثبت تشویق می کند اما اگر کمی به جلد کتاب و حتی مقدمه ای که در ابتدای کتاب درج شده نگاهی بیندازید متوجه این نکته خواهید شد که با محتوای متفاوتی رو به رو هستید.

تصویر روی جلد عکسی از نویسنده کتاب را نشان می دهد که به شیر آتش نشانی تکیه داده و صورتش خیس شده است. در نگاه اول بسیاری از مخاطبان این تصویر را یک عکس اتفاقی و شاید خاص و جذاب برای تصویر روی جلد کتاب به حساب می آورند اما اگر کمی با کتاب آَشنا شوید متوجه خواهید شد که انتخاب این عکس برای روی جلد چندان هم اتفاقی نبوده است!

اگر از تصویر روی جلد کتاب بگذریم خواه ناخواه جمله ای که در یک کادر سورمه ای بزرگ روی جلد کتاب درج شده توجه مخاطب را به خود جذب می کند:

از باور کردن دروغهایی که درباره تان گفته می شود دست بردارید تا تبدیل به همان کسی شوید که واقعاً هستید!

این جمله کوتاه و تأثیر گذار مخاطب را به کنکاش جدی تری در مورد رمان دعوت می کند تا اینکه با متن پشت جلد کتاب رو به رو می شود که توضیح مختصر نویسنده از کتاب را روایت می کند:

تا به‌ حال این فکر به‌ سرتان زده که آن‌ قدرها هم که باید خوب نیستید؟ که به‌ اندازۀ‌ کافی لاغر نیستید؟ که مادر بدی هستید؟ آیا این فکر به سرتان زده که لیاقتتان همین‌ است که با شما بدرفتاری شود؟ که هیچ ارزشی ندارید و هرگز به ‌جایی نخواهی رسید؟ تمامی این‌ها دروغ است. دروغ‌ هایی که توسط جامعه، رسانه‌ها، خانواده‌هایمان، یا صادقانه بگویم، توسط خود شیطان ساخته شده و تداوم یافته ‌اند. این دروغ ‌ها برای اعتماد به‌ نفس و توانایی‌ های ما خطرناک و ویرانگر هستند.

 بزرگ‌ ترین گناه این دروغ‌ ها این است که اصلاً آن ‌ها را نمی ‌شنویم. ما به‌ ندرت دروغ‌ هایی را که دربارۀ خودمان ساخته ‌ایم می ‌شنویم چون سال‌ هاست که آن‌ ها با صدای بلند در گوش‌هایمان نجوا می‌ شوند و از این‌ رو شنیدنشان تبدیل به امری عادی شده است. حرف‌های نفرت‌انگیزی که هر روز بر سرمان آوار می ‌شوند اما متوجه ‌شان نمی‌ شویم. در داستان خودت باش دختر در می ‌یابیم که تشخیص دروغ‌ هایی که در مورد خودمان باور کرده‌ایم کلید تبدیل شدن به نسخۀ بهتری از خودمان است. اگر هم‌ زمان با علم به اینکه بر ناملایمات زندگی‌ مان تسلط داریم بتوانیم مرکز اصلی آن‌ها را نیز پیدا کنیم آن‌ وقت است که می‌ توانیم به ‌درستی مسیرمان را تغییر دهیم.